رفتن به مطلب
انجمن تخصصی طب اسلامی
  • 0
R,f

سنگ کلیه و کیست پروستات

سوال

R,f    1

سلام 

من شش تا سنگ کلیه  پنج میلی متری تو هر دو کلیه دارم با یه کیست 7 میلی متری تو پروستات، هر چی ورزش کردم اون سنگ ها دفع نشدن و کیست پروستات هم سر جاشه 

لطفا کمک کنید 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

4 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 0
در در 8/20/2016 در 16:08، R,f گفته است :

سلام 

من شش تا سنگ کلیه  پنج میلی متری تو هر دو کلیه دارم با یه کیست 7 میلی متری تو پروستات، هر چی ورزش کردم اون سنگ ها دفع نشدن و کیست پروستات هم سر جاشه 

لطفا کمک کنید 

برای درمان سنگ کلیه مطلب زیر را مطالعه کنید

http://tebeslami.net/درمان-سنگ-کلیه/743

و برای کیست پروستات باید تباشیر را با آب تخم کدو استفاده کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
hm
  • 0
R,f    1

بسیار ممنون که این همه زحمت می کشید 

1_این دارو ها رو از کجا باید تهیه کنیم مثلا مرکب 4 و مسخن ؟

2_ آیا تمام سخنرانی های استاد موجود است که سفارش بدهیم یا نه؟

ممنون  

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
  • 0

درمان سنگ با خربزه

خربزه داروی سنگ است. هرجایی که آب آن منطقه سنگ ساز است خداوند خربزه در آن جا قرار می‌دهد از جمله شهر مشهد که آب آن جا گچ دارد و سنگ ساز است ولی همان خربزه مشهدی درمان سنگ است. آب قم هم به جهت داشتن نمک سنگ ساز است که با کلم قمری که همان قنبیط است سنگ را آب می‌کند.

فوائد زیادی برای خربزه ذکر شده است:

كُلُوا الْبِطِّيخَ‌ فَإِنَّ فِيهِ عَشْرَ خِصَالٍ مُجْتَمِعَةٍ هُوَ شَحْمَةُ الْأَرْضِ لَا دَاءَ فِيهِ وَ لَا غَائِلَةَ وَ هُوَ طَعَامٌ وَ هُوَ شَرَابٌ وَ هُوَ فَاكِهَةٌ وَ هُوَ رَيْحَانٌ وَ هُوَ أُشْنَانٌ وَ هُوَ أُدْمٌ وَ يَزِيدُ فِي الْبَاهِ وَ يَغْسِلُ الْمَثَانَةَ وَ يُدِرُّ الْبَوْل وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ يُذِيبُ الْحَصَى فِي الْمَثَانَة[1]

خربزه بخورید زیرا ده خصلت دارد خربزه پی زمین است که هیچ مشکل و عوارضی ندارد و غذا و نوشیدنی و میوه است که مانند گل معطر است و با نان خورده می‌شود و عمل همبستری را زیاد می‌کند و مثانه را می‌شوید و مُدِر نیز است و در حدیث دیگر آمده است که سنگ مثانه را آب می‌کند.

اگر چیزی در مثانه وجود دارد همان سنگ است و بحث پروستات نیست. داخل مثانه پروستات وجود ندارد. بنابراین این روایات از سنگ صحبت می‌کند.

اینکه فرموده است که سنگ را آب می‌کند قرینه‌ی دیگری است بر اینکه مراد سنگ مثانه است نه پروستات. البته دارد که ادرار آور است ولی نمی‌توان گفت مراد پروستات است.

عقیده بنده این است که در تابستان خربزه تهیه شود و خشک شود و آسیاب شود و در زمستان هم به عنوان دافع سنگ مصرف بشود.

گفته می‌شود که بیشتر خاصیت خربزه در پوست آن است. برای دارو خوب است که خربزه ارگانیک مصرف بشود. چیزی که مشهدی ها می‌گویند این است که پوست و گوشت نزدیک پوست خوب است.

از روایات استفاده می‌شود که خربزه ای که شیرین و معطر است خوب است. شاید شامل هندوانه نشود در حالیکه به در عربی به هندوانه هم «بطیخ» گفته می‌شود.

درمان سنگ مثانه با سوره انشراح

روایت می‌فرماید:

شُرْبُ‌ مَائِهَا يُفَتِّتُ الْحَصَاةَ وَ يَفْتَحُ الْمَثَانَةَ وَ يَنْفَعُ مِنَ الْبُرُودَةِ وَ قِرَاءَتُهَا عَلَى الصَّدْرِ وَ الْفُؤَادِ يُسَكِّنُ أَلَمَهُمَا[2]

یعنی خوردن آب سوره انشراح سنگ را خورد می‌کند و مثانه را باز می‌کند و برای سردی مفید است.

این روایت از مکارم الاخلاق است و اعتبار چندانی ندارد مگر اینکه تجربه این را ثابت کند.

دفع سنگ به معنای خارج شدن بدون آب کردن آن که همراه با درد و زخم شدن می‌باشد.

درمان سنگ با داروی جامع امام رضا

این دارو درمان شاخص و اصلی سنگ مثانه است. با داروی جامع سنگ آب می‌شود و شخص فکر می‌کند سنگ خارج نشده است درحالیکه سنگ آب شده است و با آزمایش معلوم می‌شود که از سنگ چیزی باقی نمانده است.

داروی جامع یا با آب ترب پخته و یا با آب سداب مصرف بشود. ترب باید پخته شود مانند شلغم و آب آن صاف شود و با یک نخود داروی جامع مصرف بشود.

تعداد مصرف بستگی به اندازه سنگ دارد.

بعضی آب ترب را می‌گیرند و می‌خورند. آب ترب خیلی تند است و قابل خوردن نیست. روایت می‌گوید که ترب باید پخته شود.

سه نوع ترب داریم که به ترتیب ترب سفید و بعد قرمز و بعد از آن ترب سیاه خوب است.

 درباره اینکه سداب بهتر است یا ترب این است که بستگی به سنگ دارد زیرا بعضی از سنگ ها را آب ترب راحت تر آب می‌کند و بعض سنگ ها را آب سداب بهتر آب می‌کند.

سداب برگ سبزی شبیه آویشن است و همراه برگ دانه هم دارند.

در سند روایت محمد بن نضر قرار دارد که استاد فرزندان امام جواد (ع) است. قدیم برای فرزند یک مودِّب قرار می‌دادند. شخص آموزش و اخلاق و رفتار یاد بچه می‌دهند و مراقب آن ها هم بوده است. معلوم می‌شود که او انسان والایی بوده است زیرا مودب تمام فرزندان امام جواد (ع) بوده است.

این روایت می‌فرماید:

شَكَوْتُ‌ إِلَيْهِ‌ مَا أَجِدُ مِنَ‌ الْحَصَاةِ فَقَالَ وَيْحَكَ أَيْنَ أَنْتَ عَنِ الْجَامِعِ دَوَاءِ أَبِي فَقُلْتُ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَعْطِنِي صِفَتَهُ فَقَالَ هُوَ عِنْدَنَا يَا جَارِيَةُ أَخْرِجِي الْبُسْتُوقَةَ الْخَضْرَاءَ قَالَ فَأَخْرَجَتِ الْبُسْتُوقَةَ وَ أَخْرَجَ مِنْهَا مِقْدَارَ حَبَّةٍ فَقَالَ اشْرَبْ هَذِهِ الْحَبَّةَ بِمَاءِ السَّذَابِ أَوْ بِمَاءِ الْفُجْلِ الْمَطْبُوخِ فَإِنَّكَ تُعَافَى مِنْهُ قَالَ فَشَرِبْتُهُ بِمَاءِ السَّذَابُ فَوَ اللَّهِ مَا أَحْسَسْتُ بِوَجَعِهِ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا[3]

یعنی به امام جواد از سنگ شکایت کردم فرمود شما چرا از داروی جامع استفاده نمی‌کنی؟ عرض کردم به من بگو فرمود ما آماده آن را داریم ای جاریه کوزه سبز را خارج کن و بیاور و آن کوزه را خارج کرد و امام به اندازه یک دانه خارج کردند و فرمود این دارو را با آب سداب یا با آب ترب پخته بخور ان شاء الله عافیت می‌یابی. راوی گفت با آب سداب مصرف کردم و هیچ موقع احساس سنگ نکردم.

احتمال دارد کلمه «مطبوخ» به سداب و ترب و یا فقط به ترب بر می‌گردد. اگر فقط به آب ترب برگردد دست ما در سداب باز است و ما می‌توانیم سداب تازه را آب بگیریم و می‌توانیم آن را بپزیم و آب آن را صاف کنیم و مصرف کنیم.

جامع اگر قورت داده شود بهتر است و حل نکنند چون تند می‌شود. خود دارو در معده حل می‌شود.

عرض کردیم که پروستات درد ندارد بنابراین معلوم می‌شود که روایت درمورد سنگ می‌باشد.

سنگ هایی که از آب به وجود می‌آید ترد است و سریع خورد می‌شود ولی بیشتر سنگ ها از خوردن گوشت به وجود می‌آید که سنگ های سفت و مقاوم به وجود می‌آید که داروی جامع آن ها را آب می‌کند که واقعا یک معجزه است.

این دارو درمان کلیه های سنگ ساز هم می‌باشد.

برای کیست کلیه تباشیر با آب سداب یا آب ترب می‌دهیم. سداب و آب ترب فقط حمال است.

تفصیل داروی جامع در جلد دوم آمده است.

درمان سنگ با داروی ترکیبی شبیه به مرکب سوم

روایت می‌فرماید:

دَخَلْتُ‌ عَلَى أَحَدِهِمْ ع فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ لِأَخٍ لِيَ ابْتُلِيَ بِالْحَصَاةِ لَا يَنَامُ فَقَالَ لِيَ ارْجِعْ فَخُذْ لَهُ مِنَ الْإِهْلِيلَجِ الْأَسْوَدِ وَ الْبِلِيلَجِ وَ الْأَمْلَجِ وَ خُذِ الْكُورَ وَ الْفُلْفُلَ وَ الدَّارَالْفُلْفُلَ وَ الدَّارَصِينِيَّ وَ زَنْجَبِيلَ وَ شَقَاقُلَ وَ وَجَّ وَ أَنِيسُونَ وَ خُولَنْجَانَ أَجْزَاءً سَوَاءً يُدَقُّ وَ يُنْخَلُ وَ يُلَتُّ بِسَمْنِ بَقَرٍ حَدِيثٍ ثُمَّ يُعْجَنُ جَمِيعُ ذَلِكَ بِوَزْنِهِ مَرَّتَيْنِ مِنْ عَسَلٍ مَنْزُوعِ الرَّغْوَةِ أَوْ قَايَنْدٍ جَيِّدٍ الشَّرْبَةُ مِنْهُ مِثْلُ الْبُنْدُقَةِ أَوْ عَفْصَة[4]

یعنی وارد بر یکی از ائمه شدم و سلام کردم و خواستم برای برادرم دعا کند چون مبتلا به سنگ شده است و از درد نمی‌خوابد به من فرمود برگرد و برای او هلیله سیاه و بلیله و آمله بگیر و کَوَر و فلفل سیاه و دار فلفل و دارچین و زنجبیل و شقاقل (هویج صحرائی)و وج(اگیر ترکی) و انیسون و خولنجان به مقدار مساوی آسیاب شود و الک شوند و با شیر گاو آغشته بشود و دو برابر وزن مجموع به آن عسل کف گرفته شده اضافه کن یا قایند ( که در بعضی روایت فانیذ آمده که به معنای شکر سفید است) خوب اضافه کن و به اندازه یک فندق یا اندازه یک میوه سرو مصرف شود.

مرکب سه و طریفل شبیه این دارو است. درباره طریفل گفته شده است که با روغن زرد گاوی آغشته شود. یا جوشانده بشود. ولی در این دارو باید با شیر تازه گاو آغشته بشود.

شیر چون سریع خراب می‌شود باید سریع مصرف بشود. البته شاید چون به آن دو برابر عسل اضافه می‌شود این مسئله پیش نیاید چون عسل نگهدارنده و آنتی باکتریال و میکروب کش است.

ترکیب سه گانه «هلیله و بلیله و آمله» در داروی طریفل و مرکب سه و داروهای دیگر وجود دارد.

هلیله سیاه معروف است و میوه‌ی کوچک و خشک و سیاه است که هسته ای ندارد.

بلیله با هلیله فرق می‌کند. انواع هلیله ها یکی است برنجی و چینی و سیاه و زرد و کابلی که قهوه ای رنگ است همه یکی می‌باشند و در مراتب رشد اسماء متفاوت دارد. گاهی از نظر ظاهر بلیله و هلیله اشتباه می‌شود ولی بلیله دُم دارد و گرد و صاف است ولی هلیله دم ندارد و صاف نیست.

آمله که در بازار وجود دارد «مُقشَّر» است یعنی هسته آن جدا شده است و گاهی هم با هسته می‌آید و از هلیله و بلیله ریز تر است و رنگ آمله به خاکستری متمایل است. هسته جدای آن مانند آلوی له شده است و خشک است.

کَوَر در کتاب ها به «مُقل» تعریف کرده اند ولی کلمه کور امروزه عطاری ها به «کور گندم» می‌گویند که به آن خیار تلخ هم می‌گویند.

کور در این روایت همان «کور گندم» است. شبیه هندوانه ابوجهل است و ریزتر که ساقه ای هم دارد و بوته آن به همراه برگ های دایره ای شکل، خار هم دارد که باعث شده است جدا کردن آن کمی سخت باشد.

کور در اطراف شهرها مانند قم و مشهد و اصفهان وجود دارد. برخی بعد از گرفتن تلخی و زهر آن با آب نمک به آن سرکه اضافه می‌کند و با آن ترشی درست می‌کنند. از فوائد کور زیاد کردن آب کمر و چاق کنندگی است. میوه خوبی است.

وَج همان اگیر ترکی است که چوبهای مقداری پهن و بد بو است.

انیسون دانه ای ریز که از نظر رنگ شبیه به رازیانه و از نظر حجم شبیه به زنیان است. شاید به آن «بادیان رومی» هم بگویند.

خولنجان چوب های قرمزی است. گاهی به خولنجان قسط هم می‌گویند ولی قسط متفاوت است. قسط سه نوع داریم قسط شیرین و قسط تلخ و قسط دریایی داریم. خولنجان چوب های قرمز رنگ و تند و سوزناک است.

شکر سفید همان شکر سرخ است که دوبار تصفیه و صاف شده است و حالت نبات دارد. صاف کردن شکر کار ما نیست و کار افرادی است که نبات درست می‌کنند. آن ها قیف های مخصوص دارند و شکر سرخ نی شکر را با آتش آب می‌کنند و داخل قیف ها می‌ریزند و ماده سیاهی از آن جدا می‌شود و شکر صاف تری به دست می‌آید و هر بار که صاف می‌کنند، شکر سفت تر می‌شود تا جائیکه به شکر «طبرزد» می‌رسد یعنی شکری که باید با طبر شکسته بشود.

عسل اگر «شکرک» نبندد عسل طبیعی نیست.

درمان سنگ با داروی مرکب سه

در جلد دو مفصل بحث داروی مرکب سه آمده است. در روایت آن آمده است:

دَوَاءٌ عَجِيبٌ يَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى، مِنْ وَرَمِ الْبَطْنِ وَ وَجَعِ‌ الْمَعِدَةِ وَ يَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ يُذِيبُ الْحَصَاةَ وَ الْحَشْوَ الَّذِي يَجْتَمِعُ فى الْمَثَانَةِ وَ لِوَجَعِ الْخَاصِرَةِ[5]

یعنی دواء عجیبی است به اذن خداوند برای ورم بطن و درد معده مفید است و بلغم را قطع می‌کند و سنگ را آب می‌کند و سنگ و مواد داخل مثانه را آب می‌کند و برای درد پهلو نیز مفید است.

به نظر می‌رسد مرکب سه اختصاص به سنگ مثانه دارد. بنابراین این دارو درمان شاخص تمام مشکلات مثانه است. مانند سنگ مثانه یا شن مثانه یا چرک و خون جمع شده در مثانه یا رفلکس ادرار و از کار افتادگی مثانه و گاهی هم برای پروستات مفید است.

گاهی پروستات ورم می‌کند. پروستات در مجرای ادرار قرار دارد و کار آن تنظیم خروج ادرار و منی است. در واقع یک پلیسی است که سر چهار راه ایستاده است. کنترل عدم مخلوط ادرار و منی را به عهده دارد. گاهی ورم می‌کند و خروج ادرار را سخت می‌کند.

گاهی دو مشکل ضعف عضله مثانه و بزرگ شدن پروستات با هم به وجود می‌آید و با این دارو عضله مثانه تقویت می‌شود و با اینکه پروستات بزرگ است می‌تواند ادرار را دفع کند.

گاهی خود پروستات سبب ضعف عضله مثانه می‌شود به جهت خللی که در کار عضله ایجاد می‌کند.

مرکب سه به اندازه یک فندق در شبانه روز به تنهایی با آب مصرف شود.

درمان سنگ با دعاء

تَقُولُ حِينَ‌ تُصَلِّي‌ صَلَاةَ اللَّيْلِ‌ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ دُعَاءَ الذَّلِيلِ الْفَقِيرِ الْعَلِيلِ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حِيلَتُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ وَ أَلِحَّ عَلَيْهِ الْبَلَاءَ دُعَاءَ مَكْرُوبٍ إِنْ لَمْ تُدْرِكْهُ هَلَكَ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَنْقِذْهُ فَلَا حِيلَةَ لَهُ فَلَا يُحِيطَنَّ بِي مَكْرُكَ وَ لَا يَبُثَّ عَلَيَّ غَضَبُكَ وَ لَا تَضْطَرَّنِي إِلَى الْيَأْسِ مِنْ رَوْحِكَ وَ الْقُنُوطِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ طُولِ التَّصَبُّرِ عَلَى الْبَلَاءِ اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا طَاقَةَ لِي بِبَلَائِكَ وَ لَا غِنَى بِي عَنْ رَحْمَتِكَ وَ هَذَا ابْنُ حَبِيبِكَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِ فَإِنَّكَ جَعَلْتَهُ مَفْزَعاً لِلْخَائِفِ وَ اسْتَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا سَبَقَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فَاكْشِفْ بِهِ ضُرِّي وَ خَلِّصْنِي مِنْ هَذِهِ الْبَلِيَّةِ وَ أَعِدْنِي مَا عَوَّدْتَنِي بِهِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ عَافِيَتِكَ يَا هُوَ يَا مَنْ هُوَ هُوَ يَا مَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ إِلَّا مِنْك[6]

یعنی بعد از نماز شب در حالیکه سجده کرده ای می‌گویی:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ دُعَاءَ الذَّلِيلِ الْفَقِيرِ الْعَلِيلِ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حِيلَتُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ وَ أَلِحَّ عَلَيْهِ الْبَلَاءَ دُعَاءَ مَكْرُوبٍ إِنْ لَمْ تُدْرِكْهُ هَلَكَ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَنْقِذْهُ فَلَا حِيلَةَ لَهُ فَلَا يُحِيطَنَّ بِي مَكْرُكَ وَ لَا يَبُثَّ عَلَيَّ غَضَبُكَ وَ لَا تَضْطَرَّنِي إِلَى الْيَأْسِ مِنْ رَوْحِكَ وَ الْقُنُوطِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ طُولِ التَّصَبُّرِ عَلَى الْبَلَاءِ اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا طَاقَةَ لِي بِبَلَائِكَ وَ لَا غِنَى بِي عَنْ رَحْمَتِكَ وَ هَذَا ابْنُ حَبِيبِكَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِ فَإِنَّكَ جَعَلْتَهُ مَفْزَعاً لِلْخَائِفِ وَ اسْتَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا سَبَقَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فَاكْشِفْ بِهِ ضُرِّي وَ خَلِّصْنِي مِنْ هَذِهِ الْبَلِيَّةِ وَ أَعِدْنِي مَا عَوَّدْتَنِي بِهِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ عَافِيَتِكَ يَا هُوَ يَا مَنْ هُوَ هُوَ يَا مَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ إِلَّا مِنْك

به نظر می‌رسد دعای خوبی برای کل بیماری ها باشد و مضامین عالی دارد.

ظاهرا باید خود بیمار بخواند زیرا می‌فرماید در سجده بخواند. البته دعاهایی هم هستند که برای بیمار خوانده می‌شوند.

درمان سنگ با عقرب

یک مباحثه ای میان زندیق و امام صادق (ع) درباره انکار نظم در جهان است.

قَالَ أَ لَسْتَ تَزْعُمُ أَنَّ الْعَقَارِبَ تَنْفَعُ مِنْ وَجَعِ الْمَثَانَةِ وَ الْحَصَاةِ وَ لِمَنْ يَبُولُ فِي الْفِرَاش[7]

یعنی آیا شما ادعا ندارید که عقرب برای درد مثانه و سنگ و برای کسی که شب ادراری دارد مفید است؟

ابن ابی العوجاء طبیب بوده و می‌دانسته است که عقرب درمان است.

شاید امام از باب «الزام» این مطلب را فرموده باشد زیرا خود ابن ابی العوجاء این مطلب را قبول داشته است. شاید به نوعی تایید این مطلب هم باشد.

امام بیان نفرمود که استفاده از عقرب چگونه است؟ شاید خوردن عقرب مفید است. بعضی عقرب را داخل روغن می‌اندازند و روغن را به مثانه می‌مالند یا اینکه از عقرب روغن گرفته می‌شود. شاید زهر عقرب مفید باشد همانگونه که امروزه از زهر عقرب دارو درست می‌کنند.

بعضی ادعا دارند کسی که فلج دارد اگر روغن عقرب را به بدن او بمالند موثر است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
  • 0

طبق تحقیقی که کردم روغن عقرب برای گوش مفید است و سوخته عقرب برای سنگ مثانه و چه بسا برای پروستات خیلی مفید و موثر است.

در روایت می‌فرماید عقرب برای درد مثانه و سنگ خوب است ولی نمی‌فرماید چگونه مصرف شود.

اگر کسی عقرب را زغال کند و بسوزاند و در یک کپسولی قرار بدهد و مصرف کند شاید پروستات و سنگ مثانه را درمان کند. البته بنابراین که حرام نباشد چون جزو مسوخات است و احتمالا حرام است و شاید سوخته آن به جهت «استحاله‌ی موضوع» تغییر کند و شاید حکم آن هم تغییر کند البته خوردن خود خاکستر هم مکروه است.

سم عقرب اگر وارد خون بشود بد است و اگر خورده بشود شاید انقدر ضرر نداشته باشد.

البته روایت در احتجاج نقل شده است و احتجاج طبرسی هم سند به آن صورت ندارد.

شاید روایت بیشتر از جهت الزام خصم به آنچه او قبول دارد باشد. یعنی چون خود ابی العوجاء طبیب بوده است و قبول داشته است که عقرب برای سنگ خوب است امام هم به همین اعتقاد با او احتجاج کرده است.

بعضی عقرب را در یک روغن می‌اندازند و بعد از مدتی روغن را صاف می‌کنند و روی پروستات می‌مالند و یا جوری آن را به پروستات تزریق می‌کنند و می‌گویند که درمان می‌کند علاوه بر این می‌گویند که برای فلج هم خوب است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×